حدوث جسمانی جوامع و بقای فرهنگی آنها

author

  • محسن لبخندق مدرس دانشگاه و عضو هیئت علمی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی
Abstract:

پیش از پرسش از چگونگی حدوث و بقای جامعه، باید بتوان وجود حقیقی جامعه را با برهان فلسفی به اثبات رساند؛ چه آنکه علمی که عهده‌دار پاسخ به پرسش از هستی و چیستی پدیده‌هاست، فلسفه است. اصل صدرایی «اتحاد عالم و معلوم»، زمینة اثبات برهانی وجود حقیقی جامعه را فراهم می‌کند و بر اساس آن، «فرهنگ» یا همان «نظام معنایی تنزل‎یافته به عرصة زیست‌جهان جمعی از انسان‌ها»، به ‌عنوان نفس و روح جامعه تقریر می‌شود. پس از اثبات وجود عینی جامعه می‌توان دربارة چگونگی حدوث و بقای آن نیز سخن گفت. شهید مطهری از حکیمان معاصری است که برخی نظریه‌هایش دال بر حدوث جسمانی و بقای فرهنگی جامعه، به معنای آغاز تولد و تکوّن آن با نهادهای اقتصادی است؛ اما این تفسیر با ادلة فلسفی و تاریخی قابل خدشه است. با تکیه بر اصل «جسمانیةالحدوث‏بودن علم و ادراک» می‌توان معنای درست حدوث جسمانی جوامع و بقای فرهنگی آنها را بیان کرد و سپس زمینة مطالعات فلسفی دربارة موضوعاتی مانند تأثیر «طبایع جسمانی و ساختارهای بدنی»، «اقلیم و ویژگی‌های جغرافیایی» و...‌ را در زیست فرهنگی - اجتماعی جوامع فراهم آورد. در ادبیات فرهنگ‌پژوهی معاصر، از ناحیة مکاتب فکری گوناگون، پیرامون موضوعات یادشده بحث‌های فراوانی با عناوینی چون «جغرافیای فرهنگی» (Cultural geography)، «زیست‌شناسی اجتماعی» (Sociobiology)، «مطالعات فرهنگی بدن» و... صورت‌ پذیرفته و لازم است این موضوعات از منظر ذخایر حکمی - دینی نیز بازخوانی شوند.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

تأمّلی در حدوث جسمانی نفس

حکیمان مشّایی معتقدند نفس انسانی روحانیةالحدوث و البقاء است. در قبال این نظریه، صدرالمتألّهین معتقد است که نفس جسمانیةالحدوث و روحانیةالبقاء است. عمده دلیل روی آوردن ملّاصدرا به این نظریه، اشکال هایی است که به نظریۀ روحانیةالحدوث وارد کرده است. این مقاله معانی حدوث جسمانی نفس را با استفاده از عبارات ملّاصدرا تبیین نموده، روشن می کند که عبارات ملاصدرا در این باره یکسان نیست. سپس اشکال های ملّاصدرا بر...

full text

تحقق نفس قبل از بدن در نظریه حدوث جسمانی

با تدقیق در نظریه «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودنِ نفس انسانی» و بستر فکری آن، متوجهِ کینونتی از نفس می‌شویم که به واسطه سبب، قبل از ابدان و با حفظ هویت وتکثر معلولی تحقق دارد و در عین اشتمال بر مراتب پایینتر طوری از اطوار حقیقت نفس است. بدون لحاظ این کینونت، فهم نظریه، ناتمام بلکه به کلی غلط خواهد بود.این کینونت، اطلاق و وحدت نسبی دارد بنابراین سلسلهای از این کینونت‌ها قابل فرض است تا اینک...

full text

بازخوانی نظریه حدوث جسمانی نفس در پرتو نظریه نوخاسته گرایی

براساس تئوری نوخاسته‌گرایی، ذهن به طور بدیع و پیش بینی ناپذیری از بدن فیزیکی ظهور می کند و وابسته به آن است اما در عین حال غیرقابل تقلیل به مغز و یا هر گونه سیستم فیزیکی برآمده از آن است. یکی از قرائت های مهم نوخاسته گرایی، نوخاسته گرایی جوهری است که در بسیاری از شاخصه ها با نظریه حدوث جسمانی نفس قرابت دارد. از این رو به نظر می رسد این نظریه قابل بازخوانی و صورت بندی در فضای فلسفه ذهن معاصر است...

full text

حدوث و بقای نفس ناطقه و نفس استعلایی از دیدگاه ملاصدرا و کانت

ملاصدرا و کانت، به عنوان دو فیلسوف مهم اسلامی و غربی، تأکید و تمرکز ویژه‌ای بر مسئلۀ «خود» یا «نفس» داشته‎اند. نفس از دیدگاه ملاصدرا معانی و مراتب گوناگونی دارد که در برخی از آن‌ها، منفصل از بدن وجود داشته و در برخی مراتب، عین بدن می‌شود و پس از طی مراحل نباتی و حیوانی، عنوانِ نفس ناطقه بر آن قابل اطلاق است. این نوشتار درصدد تبیین این امر است که حدوث نفس ناطقه با پذیرش عقل نظری ممکن می‌شود اما ب...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 23  issue 87

pages  243- 272

publication date 2018-04-21

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023